وقتی در باران چتر خود را به کسی میدهید که چتر ندارد ظاهرا چیز زیادی فرق نمیکند چون او قبلا خیس شده و شما هم حالا خیس میشوید . بلکه موضوع رعد و برقی ست که بین ابـرهای مهربانی و انسانیت دل تان ایجاد میشود و باران مهربانی و انسان دوستی را بر زمین قلب تان میباراند
آنوقت هر دو از مهربانی خدا خیس شده و هر دو به قلب خدا نزدیکتر می شوید. زیرا با این کار هر چند کوچک اجازه دادید یکنفر دیگر صدای مهربانی خدا را در قدمهایتان بشنود . صدایی که درخیلی قلب ها خاموش شده.اجازه دادید یکنفر دیگر بیاد آورد که هنوز هم انسانیت وجود دارد . هنوز هم چشمانی پیدا میشود که میتواند غیر از خودش دیگران را هم ببیند .اجازه دادید یکنفر دیگر بفهمد هنوز هم در زیر فشار چرخ دهنده های عصر ماشین و حاکمیت ربات ها عواطف زنده است و شرافت دارد نفس میکشد .
آنگاه خدا لبخند میزند و میگوید در میان اینهمه افرادیکه کلام مرا میشنوند و میخوانند و میگویند و ادعای ایمان میکنند یکـنـفر دیگر دارد آنرا زندگی میکند.
جلیل سپهر
Comentários